مجموعه مقالات افسانه دموکراسی ـ بخش اول
یکی از دوستان وکاربران گرامی وبلاگ با نام " وریا محمدی" قول داده که مجموعه مقالاتی با عنوان " افسانه دموکراسی " را برای وبلاگ ارسال کند تا در اختیار سایر دوستان وکاربران قرار گیرد با تشکر از ایشان بخش اول آن را امروز تقدیم شما میکنم.
مجموعه مقالات افسانه دموکراسی ـ بخش اول
بترس از جمهوری غلام یک مقامی شو
که ازمغز دو صد خر فکر انسانی نمیآید
(علامه اقبال لاهوری)
از آنجا که در قرون وسطی، حکومتهای دیکتاتوری در اروپا رایج بوند. در نتیجهی این حکمرانی مطلق العنان، بازار ظلم وستم وبیانصافی گرم بود بنابر این بعد از آنکه میراث فراموش شده یونان وروم باستان توسط مسلمانان ترجمه واحیا گشت ودر جریان جنگهای صلیبی دوباره به اروپا برگردانده شده وبازنگری در آن صورت گرفت، دموکراسی به عنوان یک روش جدید معرفی شد و به تدریج حکومتهای فردی برچیده میشد وجای آن را دموکراسی میگرفت. چنانچه در دوران معاصر در اهداف هر نهضت سیاسی که قیام کرده دموکراسی همچون کلمهای طیبه منزل یافته وچنین تصور میشود سیاست بدون در نظر داشتن آن قابل تصور نیست. ودر نتیجه این هجوم تبلیغاتی، خیلی از نهضتهای اسلامگرای معاصر مرعوب آن گشتهاند ونه تنها دموکراسی را به عنوان یک اصل مسلم قبول نموده و به پیش میروند بلکه برای رسیدن به مقاصد خود، قیام آن را نصب العین خویش قرار داده ونهضتهایشان را در چارچوب اصول دموکراسی پایه ریزی نمودهاند وپا را فراتر از آن نهاده ومیگویند دموکراسی عین اسلام است واسلام فقط دموکراسی را آموزش میدهد وکسانی که جانب احتیاط ومحافظه کارانه را در پیش گرفتهاند اظهار داشتهاند که ما به آن اجزایی از دموکراسی که مخالف موازین اسلام است اعتقادی نداریم و به قول بعضی جمهوری ما جمهوری اسلامی است (پارادوکس). و یا آن دموکراسی که ما میپذیریم و آن را معادل شورا و برگردان عصری و روز آمد آن میدانیم، دموکراسی است که حرامی را حلال ویا حلالی را حرام نسازد.
این تصورات در عصر حاضر به قدری مشهود است که مخالفت با آن به معنی مبارزه طلبیدن جهانیان و تقبل لعن ونفرین واتهامات کل دنیاست و اگر کسی آن را قبول ننماید در فضای سیاسی امروز گویا مرتکب کفر شده است. اما کسی را که خداوند به او ارادهی خیر نموده، و برای دین و تجدید و دعوت آن منتخب فرموده باشد، از تصورات سایه افکنده بر زمانه و شعارهای عوام فریب متاثر ومرعوب نشده، بلکه در هر حال حق را حق و باطل را باطل میداند.
اذهان عمومی بر این باور است که در مقابل نظام استبدادی، دموکراسی برای مردم، آزادی واظهار عقیده را به ارمغان میآورد وارباب حکومت را در شرایطی قرار میدهد که نتواند خود سرانه به هر کاری اقدام نماید وچون اسلام دستور مشورت در امور را داده است لذا دموکراسی را با مشورت هم معنی دانسته و به این باور رسیدهاند که دموکراسی عین اسلام است.
گویی این محققین ارجمند در تجزیه وتحلیلهای خویش به این نکته توجه نکردهاند که فقط ویژگیهای قانونی خصوصیات یک حکومت را مشخص مینماید مثلاً هر گاه قانونی زایدهی اندیشههای یک فرد باشد حکومتی استبدادی و اگر قوانین زایدهی فکر جمعی از افراد باشد حکومت دموکراسی خوانده میشود. لذا انواع حکومتها با تمام تفاوتهایی که با یکدیگر دارند در یک امر متفق هستند که قوانین همهی آنها زایدهی تفکرات بشری است.
بنابر این حکومت در اسلام از نوع هیچ یک از حکومتها نبوده زیرا منابع قانونی آن برحسب نص قرآنی ( اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامرمنکم ) در سه امرِ: آیات صریح قرآن ورفتار وگفتارصریح رسول خدا واستنباط جمعی متخصصین از قرآن وسنت خلاصه میشود.
وبر همین مبناست که اصطلاح تئوکراسی (تئو: خدا وکراسی: حاکمیت) ویا حکومت اسلام ویا حکومت قرآن برای حاکمیت اسلامی زیبنده است.[1]
در حقیقت در پس پردهی نظام دموکراسی فلسفهاي نهفته است که به هیچ عنوان با اسلام همخوانی وهمسویی ندارد واز لوازم آن قبول نمودن نظام سکولار است.
برای واضح شدن این حقیقت کمی به معنای دموکراسی بنگرید.
(دموکراسی یعنی حکومت مردم به وسیله مردم برای مردم)
همانطور که از معنای دموکراسی بر میآید هستهی اصلی دموکراسی این است که مردم حاکم اعلی دانسته میشوند وهر تصمیمی را که اکثریت اتخاذ کنند واجب العمل وغیر قابل انکار است و به رای اکثریت قید وشرطی وجود ندارد مثلا اگر نمایندگان پارلمان یا مجلس قانون گذاری نتوانند قانونی را به تصویب برسانند که مخالف قرآن و موازین شرع باشد این امر به دلیل اینکه حکم الهی بوده قابل عمل نیست بلکه به این سبب قابل عمل است که آن را اکثریت به تصویب رسانده و اگر همین اکثریت بخواهند می توانند روزی آن را فسخ کنند. خلاصه اینکه دموکراسی به اکثریت آراء مقام الوهیت بخشیده است. (معاذ الله)
چنانچه بر همین اصل در کشورهای غربی، شنیعترین و بدترین قوانین فقط با اکثریت آراء یکی پس از دیگری به تصویب رسیده ودر حال اجراست. اعمال پستی همچون زنا وهمجنس بازی فقط بنابر همین اصل، سند جواز گرفته واین طرز تفکر، جهان را به سر حد فساد اخلاقی رسانیده است. ( وإن تُطِع اَکثَرَ مَن فی الاَرضِ یُضِلوک عَن سَبیلِ الله ) [الانعام/116] چه چیزی واضحتر از این وجود دارد، که علیهِ معیارِ حق، اکثریتِ آراء قرار داده شود.
ومردود بودن نظریّهی کثرتگرایی مورد اذعان بسیاری از دانشمندان علم سیاست هم قرار گرفته است. که ان شاء الله اگر مقدر شد در ادامه مقالات به آن میپردازیم.
والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته
وریا محمدی
منابع:
1- سیمای صادق فاروق اعظم ـ حاج ملا عبد الله احمدیان
2- اندیشههای سیاسی حکیم امت اشرفعلی تهانوی ـ محمد تقی عثمانی
[1] - که حاکم وقانون گذار در آن خداوند حکیم وعلیم بوده وخلیفه یا امیر مؤمنان مجری دستورات خداوند بر محکومین از هر نژاد وطبقه ومقامی است ودر اجرای عدالت هیچ استثناء و امتیازی وجود ندارد.