عقل وشناخت حق وباطل
عقل وشناخت حق وباطل
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی خیر خلقه محمد وعلی آله الطیبین الطاهرین واصحابه الاخیار ومن تبعهم الی یوم الدین اما بعد :
پروردگار علیم وحکیم با بهترین نعمت خود یعنی قدرت تفکر وعقل، برترین مخلوق خود، یعنی انسان به زینت دانایی وتدبر آراست وآن را سرمایهی اودر زندگانی دنیا قرار داد تا با آن از سایر نعمتها بهره برده ودیگر موجودات را به اذن الله سبحانه وتعالی به زیر فرمان خود آورد وازهمه مهمتر به وسیله آن راه حق وحقیقت وسعادت را بیابد.
براین اساس هر کس که بتواند این نعمت بیکران الهی را به صورت صحیح ودرست پرورش داده وشکوفا نماید وبافطرت پاک وسالم خود هماهنگ وهمنوا سازد حتی اگر در آخرین لحظه عمرش قرارگیرد حق را در مییابد آن را پذیرفته وبا ایمان راسخ به آن به دیدار پروردگار عالمیان میشتابد.
اما آنهایی که عقل سطحی نگر داشته یا همراه با عقل سرشار خود فطرت پاکشان مخدوش وآلوده به خباثت دنیا گردد حتی اگر در حق وحقیقت غوطهور شوند در آخرین لحظه از آن دست میکشند وروسیاه وبدور از رحمت الهی جان میسپارند.
به همین دلیل از زمان خلقت آدم وتا پایان عمر دنیا همواره افکار وادیان ومذاهب باطل وگمراه کننده درمیان انسانها رواج داشته وخواهد داشت واهل باطل همواره با ظاهر سازی ودروغ ونیرنگ وهر وسیله غیر اخلاقی دیگر مردم را از حق دور نموده وحق وحقیقت غریب وکم طرفدار، اما همیشه پیروز بوده است خداوند در قرآن کریم میفرماید : ( وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ ) (اگر از اکثریت مردم ( كه كافران و منافقانند ) پيروی كنی ، تو را از راه خدا دور میسازند . چرا كه آنان جز از ظنّ و گمان پيروی نمیكنند و آنان جز به دروغ و گزاف سخن نمیگويند )[الانعام / 116]
شاید برای شما نیز بارها این سؤال پیش آمده باشد که چرا برخی امور به اصطلاح از خورشید نیز واضحتر است از دید اکثریت پنهان میماند؟ وچگونه نزد مردم مقبول میگردد؟؟!!!
با کمی تدبر وتفکر ورجوع به گفتهها واستدلالها میتوانیم به آسانی جواب را با کمال تعجب ودر اوج سادگی بیابیم که با در نظر گرفتن واقع ومصادیق آن باور کردنی نخواهد بود؛ بله جواب به عدم تدبر وتفکر وتعقل صحیح وپس از آن به نبوده اراده یا بهتر بگویم سرکوب اراده از سوی اهل باطل، باز میگردد.
بله بسیاری از مردم از این نعمت الهی که انسان را از سایر موجودات متمایز میکند استفاده نمیکنند وگروهی اندک نیز با سوء استفاده از آن عقل دیگران را به بازی گرفته واراده آنها را سرکوب مینمایند تا اگر روزی دستشان رو شد قدرت مخالفت با آنها را نداشته باشند؛ دربسیاری از آیات قرآن خداوند دانا وحکیم علت گمراهی مردم را نبود تعقل وتدبر وتفکر معرفی مینماید وهمواره مسلمانان را به سوی تفکر وتعقل فرا میخواند تا در دام شیاطین انس وجن نیفتند ودنیا وآخرتشان تباه نگردد.
بسیار شنیدهام که میگویند عقل مردم در چشمشان است!! واگر در هنگام کاربد این جمله توجه کنید در ـ این زمانه ـ میبینید که بسیاری از مردم اگر چیزی درست وسالم بدون دوغ وتملق وچاپلوسی به آنها عرضه گردد از پذیرش آن سر باز میزنند واگر بدل آن وجنس نامرغوبی با دروغ وتملق به آنها داده شود با کمال میل آن را پذیرفته شخص فریبکار را مورد مدح وستایش قرار میدهند.
با تأسف بسیار، بسیاری از ما به جای آنکه خود بیندیشیم عملاً اجازه دادهایم که دیگران به جای ما فکر کنند وحتی بدتر از آن به جای ما تصمیم بگیرند، اجازه دادهایم که آنها خوب وبد را برای ما تعیین کنند تا منافع ما نیز با منافع آنها همسو شود وبا آن تعارضی نداشته باشد؛ ما خود به دنبال آن نرفتهایم اما اگر بخواهیم میتوانیم خود را از این بردگی فکری برهانیم تا از بردگی آنها نجات یابیم وراه خود را، خود بیابیم؛ باید بدانیم که تا زندهایم هیچگاه دیر نیست اما اگر غفلت کنیم مطمئن باشید که با آمدن اجل ما همه چیز خود را باخته وبرای همیشه از سعادت محروم میگردیم.
راه پی بردن به حقیقت وتشخیص حق از باطل بسیار ساده بوده ومعادلهای پیچیده نیست که کسی نتواند آن را حل کند، تنها با کمی آگاهی وتفکر وبررسی افکار همراه با اراده آزاد میتوان حق را از باطل جدا نمود وباطل را برای همیشه از زندگی خود بیرون انداخت.
حق به دلیل واضح وآشکار بودنش هیچگاه نیازمند دفاع واستدلالها واثباتهای فلسفی وبی سر وته نبوده ونخواهد بود وتنها چیزی که برای آن لازم وضروری خواهد بود بیان روشن وآشکار آن بدون پردهپوشی است.
اما حق دشمنان قسم خورده بسیاری دارد که از هر وسیله غیر اخلاقی وناجوانمردانهای برای مقابله وجلوگیری از انتشار آن استفاده می کنند.
هرگز باطل آشکارا با حق رو در رو نمی شود ومیخواهد با نیرنگ ودسیسه وتشویش اذهان عمومی بر آن غلبه کند وحتی اگر به هر دلیلی رویارویی رخ دهد حق پیروز نهایی خواهد بود.
هر باطل وخرافهای در هر رنگ ورخساری وجه مشترک انکار ناپذیری دارند که از آن در اغفال طعمههای خود استفاده میکنند :
1- سلب اراده ازمردم تا نتوانند خود راه را از بیراه تشخیص دهند وآن را برگزینند.
2- تقیه : در ابتدا راه تقیه ـ به معنای لغوی آن ـ را در پیش میگیرند یعنی قصد ونیت درونی خود را پنهان نموده وبه دروغ مظلوم نمایی میکنند تا ماهیتشان آشکار نگردد ودیگران را با فریب با خود همراه کنند.
3- تدلیس : یعنی در گام بعدی حقیقت را وارونه جلوه میدهند وتشخیص حق وباطل را بر مردم دشوار میکنند.
4- مانع دسترسی به حقایق وواقعیت شده واز رویارویی با مخالفان خود میگریزند.
5- تبدیل وتحریف : دست به تحریف مضمون سخنان ونوشتههای اشخاص با نفوذ وصاحب جاه ومنزلت ـ نزد مردم ـ میزنند تا باطل خود را به دروغ راه وفکر آنها نشان دهند.
6- دروغ پردازی : در یک گام جلوتر اقوال وگفتههای دروغین وساختگی را به دیگران نسبت میدهند وحتی از نسبت دروغ دادن به خدا وپیامبران نیز ابائی ندارند.
7- ودر آخر نیز از هیچ نیرنگ ودغلکاری ودرویی ونفاقی کوتاهی نمیکنند.
حال با در نظر گرفتن این موارد با کمی آگاهی وبا به کاربردن قدرت عقل وتفکر میتوان راه حق را شناخت وراه باطل ورهروان آن را رسوا کرد.
وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین وصلی الله وسلم علی محمد وآله وصحبه اجمعین.
21/12/1389
www.antidemocracy.mihanblog.com
www.antidemocracy.persiangig.com